حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

حبذا ...

از مقامات تبتّل تا فنا .. پلّه پلّه تا ملاقات خدا ..

مشخصات بلاگ
حبذا ...

لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی
تبارکت تعطی من تشاء و تمنع
الهی و خلّاقی و حرزی و موئلی
الیک لدی الاعسار و الیسر افزع
الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا
بنون و لا مال هنالک ینفع
...

بایگانی

در برقعِ خواب چند باشی ...

يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۴:۴۷ ق.ظ

این روزها و از پسِ این بیماری، از پشت ماسک ها چهره ی همه انگار زیباتر است ... می دانی؟ اصالت و صداقتِ فریب .. 

.

.

  • ۹۹/۰۶/۳۰
  • ح.ب

نظرات  (۱۰)

البته فرمانده سپاه دیروز ماسکشون رو برداشتن و به آمریکا فرمودن که "ما حتی سربازان شما را در عین الاسد نکشتیم".

ظاهرن که از همون اول ترامپ درباره ی تلفات عین الاسد راست می گفته و بقیه دروغ.

می دانی؟ اصالت و صداقتِ فریب.. 😊

پاسخ:
منظورش این بود ما نزدیم بکشیم و کمپ ها و جاهای مسکونی نزدیم ..
وگرنه حتما چند ده نفر کشته شده اند ..

بستگی داره منظورش رو چی تفسیر کنیم :)

شما این طور می گید، دیگران طور دیگر. خود رهبرتون هم گفتند انتقام سخت تبدیل شد به سیلی سخت. چرا؟ الله اعلم...

وای به حال قومی که از صدر تا ذیل تا این حد به اسم مصلحت اندیشی هر کار بخواهد می کنه.

وای به حال قومی که این مصلحت اندیشی ها رو به هر نحو توجیه و تفسیر می کنه.

الحمدلله دست خدا تا صبح نشده از آستین بیرون اومد و با هواپیمای اوکراینی، به بعضی ها سیلی زد.

که البته ماجرای هواپیمای اوکراینی رو هم شما مطابق افکار و عقاید خودتون توجیه و تفسیر می کنید. و این طبیعت دنیاست...

مثل نماز جمعه ی این هفته ی کشورهای عربی خلیج فارس که به مناسبت ایجاد ارتباط با اسرائیل، در وصف روابط پیامبر با یهود و توجیه و تفسیر بود.

مثل جناب هاشمی رفسنجانی که تا پیش از آنکه مغضوب شوند، یک هفته در نماز جمعه فرمودند جنگ جنگ تا پیروزی و آیه و روایت خواندند. هفته ی بعد آمدند و در مذمت جنگ سراییدند.

مثل شما که چشم می بندید و فقط به نفع مکتبتان می سرایید.

مثل من.

مثل بقیه.

و الی الله ترجع الامور

اما این رسمش نیست. این کارها که ما می کنیم رسمش نیست...

سیدحسن نصرالله روز عاشورا گفت اسراییل یک نفر از ما را در سوریه کشته، الان مرز را تخلیه کرده و پادگان هایش را هم. ماشین های کنترل از راه دور می فرستد با آدمک های عروسکی تا ما بزنیم و بعد بگوید این ها انتقام گرفتند و تمام.
گفت ما می توانیم چند موشک بزنیم و الله اکبر بگوییم و چند ساختمان منفجر کنیم و بازی رسانه ای راه بیاندازیم.
اسرائیل هم از این کار استقبال می کند، چون یک نفر از افراد موثر ما را کشته و حاضر است با ساختمان و خودرو تقاصش را بدهد.
اما ما به دنبال بهره برداری رسانه ای نیستیم. معادله این است: یک نفر را کشتید، یک نفر را می کشیم.
تا ابد منتظر می مانیم تا از سوراخ هایتان بیرون بیایید. آن گاه می کشیم.

 

 

این جملات شما را یاد چیزی نمی اندازد؟

نه. چون تفسیری از آستینتان بیرون می آورید.

شرم بر ما که به تاریخ و نسل ها پاسخ بدهیم، محبوب ترین شخصیت مملکتتان را کشتند، 40 میلیون برای خون خواهی اش بیرون ریختند، چند ده نفر در مراسم تشییعش زیر دست و پا له شدند، و ما بعد 8 ماه حتی انتقام لاستیک چرخ اتومبیل او را نگرفتیم. زبانمان هم دراز است. در وبلاگمان هم توجیه و تفسیر راه می اندازیم.

شما را دعوت می کنم که در خلوتتان به معنای اضمحلال فکر کنید. البته اگر سمت و سو و جهت های خاص فکریتان اجازه می دهد به شما...

پاسخ:
میدانید؟ مدتی فکر می کردم چرا خوارج از علی جدا شدند؟ ...
شاید یکی از دلایل معدّه این بود که حدود را نمی دانستند. همه چیز را تا ته ش می رفتند. تا جایی که بتوان رفت .. 
شناخت چارچوب کمتر از شناخت مسیر نیست.

و الله مستعان

می دانید؟ ما چند ماهی هست که عادت کرده ایم برچسب خوارج از شما دریافت کنیم و با آن ها مقایسه شویم. چاره ای نیست وقتی خویش علی پنداری در میان عده ای رواج یافته.

نه ما خوارجیم و نه شما علی. و بیش و پیش از آنکه ما خوارج نباشیم، چارچوب های شما علی نیست.

به چنگ زدن به این و آن بپردازید و راحت باشید.

و الله علی ما نقول وکیل

پاسخ:
بهترین گریزی که میشد نوشت بر نصیحت قبلی همین اظهارات ظاهرصلاح شما بود. من از افقی برای شما نوشتم از سر دلسوزی. که مواظب باشید ازین قافله ی حق جدا نشوید ...
والله والله والله دست از دامن سید علی خامنه ای جدا کردن دست شستن از عاقبت بخیری است. 

والله والله والله تصور غلط شما این است که ما دست از سیدعلی خامنه ای کشیده ایم. ما با زاویه ای که از سنت امام روح الله به واسطه ی سیطره ی یک جانبه ی یک تفکر واحد پیرامون این سید مظلوم ایجاد شده مقابله می کنیم. از مصلحت اندیشی هایی که به واسطه ی تک صدایی این قماش بر این انقلاب و این رهبر تحمیل شده برائت می جوییم. از تفکر مسموم #آقا_خوشش_بیایید که یک عمر مسئول تفسیر یک طرفه ی ولایت بوده و مسئول بسیاری از نابسامانی های امروز است برائت می جوییم.

ما وقتی می گوییم ننگ بر انتقام سختی که به سیلی سخت تبدیل شد، عین جمله ی آقای شما و ماست. اما چون این مصلحت اندیشی های سرشار از ترس، انتخاب طیف تک صدای پیرامون رهبر بود، و همه ی قدرت و ابزار و رسانه و دسترسی به رهبری در انحصار آن هاست، ما میشویم خوارج و آن ها می شوند عمار.

اگر ما بپرسیم پناهیان با مطلبی کاشانی چه کار داشته، می شویم منحرف. اما اگر احمد توکلی بیاید کارهای مطلبی را با سند بریزد وسط، می شود دیدبان شفافیت و همه سکوت می کنند و سوت می زنند و انگار چیزی نشده.

این خویش علی پنداری که فوری تصور می کنید سیدعلی خامنه ای برای شماست و هر که جزء اطرافیان او نبود علیه اوست، کار دستتان خواهد داد. افقی باشد یا عمودی.

شما مراقب باشید با توجیه #آقا_خوشش_بیاید از قافله ی مصلحین و بازگشت کنندگان به سنت روح الله جا نمانید. مراقب باشید از آن که آقا را خرج خودش کرد دفاع نکنید. به خاطر کار خودتان می گویید امامتان و آقایتان با هدیه زندگی می کنند؟ وای به حالتان... وای به حال آنان که از ترس هر چه جز خدا انتقام سخت رفیق آقا را نگرفتند که حالا تازه بعد 8 ماه دوره بیفتند که می خواهیم انتقام بگیریم و بکشیم!

فکر نکنید هر که به جز این آدم ها بود، ولایی نیست. والله هست، بالله هست، تالله هست.

موضوع این است که اگر رحیم پور ازغدی جملات امام و مطهری و بهشتی و آیت الله خامنه ای را عینا بگوید، چارچوب شکنی کرده است و دیگر نباید در نماز جمعه بیاید. اما اگر میثم مطیعی و پناهیان چند مرحله ضعیف شده ی همین مضامین را بگویند، حرفشان انقلابی است. این ها چارچوب های شماست که ما شکسته ایم. این هاست که ما خوارجیم و شما عمار علی. آقا هم منحصر باشد برای یک تفکر واحد. همه با هم بروید پشت ماسک ولایت پذیری. می دانی؟ اصالت و صداقت فریب...

پاسخ:
الحمدالله. نظرات مشابه است

"رهبرتون" اون اول چی میگفت جناب ناشناس؟ رهبرمون؟

نمیشود حق و باطل را به هم آمیختن. مراقب باشیم که از کلمات حق، باطل اراده نکنیم.

موضوعات را نباید به هم پیچید. پناهیان و عین الاسد هیچ ربطی به هم ندارند. 

خواستم مفصل بنویسم. همین حد کفایت است. 

پاسخ:
تشکر

@lucy-may

بله رهبرتون با رهبرمون فرق داره

خدای شما هم با خدای ما فرق داره

امامتون هم با امام فرق داره

حقتون با حقمون فرق داره

باطلتون با باطلمون.

کسایی که انقلاب رو مضمحل کردن منظورمه.

 

موضوعات به هم پیچیده هست. ما برای درک بهتر تفکیک می کنیم. وگرنه پناهیان همان عین الاسد است. این یک مسیر یکپارچه است

خواستم مفصل بنویسم. همین حد کفایت است.

پاسخ:
جام زهر مدبرانه می فهمید یعنی چه؟

ممنون از شما.

@ناشناس.

اگر معترفید که همه اینها بین ما تفاوت دارد، چه نیازی است برای کسی و کسانی بنویسید که رهبرشان، امامشان، خدایشان، حقشان و باطلشان با شما متفاوت است؟

این کار اقدامی بیهوده است. بماند که عبارت «آقای شما و ما» آن وسط ها با این تفسیرها و «رهبرتون و رهبرمون» یک جورهایی نامتناسب به نظر میرسه. و معلوم نیست کدام جملات را باید باور کنیم. 

میفرماید تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم.

اگر فکر میکنید کلمه سوائی بین ما یافت نمیشود، خب پس بهتره دست از کار بیهوده بردارید و پیرامون سید علی خامنه ای، پناهیان، عین الاسد، سیلی و انتقام سخت لااقل بحث نکنید!

بهتر نیست؟

بر خلاف شما ما هم خدا، هم امام، هم رهبر، هم حق، و هم باطل را بین تمام مردم این سرزمین اسلامی مشترک می بینیم. حتی میان اصلاح طلب و اصولگرا که از تبار هیچکدامشان نیستیم. تفاوت آرا و نظرات هرگز باعث تفاوت اینها نمیشود. دلیلی نداره بر سر افراد و مقایسه ی ازغدی و مطیعی بحث کنیم. همه افرادی که به بنیانها پایبندند در دایره دوستان هستند چه اینکه کسی مهجور باشد و مظلوم، یا همچنان علم مطالبه گری را برافراشته نگه داشته باشد و این خدشه ای به بنیانها وارد نمیکنه.

می فرماید به جای جدل بر کلمه ی سواء بین خودتان متمرکز شوید. ألا نعبد الا الله و لانشرک به شیئاً و لایتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله.

تنها راه جدایی میان مردم برای ما همین سه عبارت است. کسی که خدای دیگری را بپرستد، به خداوند شرک برد، و کسی را جز خدا ارباب خودش بداند.

که البته این آخری، این روزها عجیب همه گروه ها را از هم جدا میکند!

و اگر شما را با ما در این راه اشتراکی نیست نیازی به جدل و بحث و توهین و متلک نداریم.

اون انتقام سختی که شما نگرانش هستید همچنان در جریانه. هرچند که به اعتراف دوست و دشمن حمله به عین الاسد از سوی کشوری در موقعیت کنونی تحریمی ما، واقعا در حد انتقام بود؛ هرچند که رهبری به علت عظمت سردار، از آن به سیلی تعبیر کردند. به زعم رهبری هیچ اقدامی نمیتونه انتقام خون سردار باشه لذا هیچ وقت نخواهد رسید که رهبری بگویند خب انتقام گرفتیم و تمام شد! نه. هرقدر بزنیم در حد همان سیلی تعبیر میشود.

اما من به نظرم میاد شما اونقدر دل پردردی دارید که نمیدونید از کجا شروع کنید و چی بگید. مجموعه کامنتهای شما با هم، نشون میده که به بنیانها اعتقاد دارید ولی یک مسیرهایی رو نمیتونید بپذیرید و به همین علت پریشان شده اید. قطعا حال همه ما ناخوشه و همه ما مستاصلیم اما قرار نیست با هم جدل کنیم. من فکر میکنم در این روزگاران سخت، که انصافاً سرپا بودن مملکت نوعی معجزه است، بهتره به همان بنیان ها چنگ بزنیم. 

و مراقب باشیم که مبانی اصیل ما مورد خدشه و تهمت واقع نشوند که حتی اگر در روزی شوم و مبادا، ابوموسی با معاویه بیعت کرد، ما بتوانیم هنوز ابوذر و مالک و میثم باقی بمانیم.

@habaza

@lucy-may

 

سر زیر برف کرده ایم و می گوییم به بنیان ها و اشتراکات چنگ بزنید. می گوییم و می فهمیم جام زهر، اما هیچ وقت یقه ی کسانی که جام زهر را به امام خوراندند نگرفتیم تا الان جام برجام به جانشینش بخورانند. می گوییم موضوع پناهیان جداست، در حالی که پناهیان ها بوده اند که با تریبون یک طرفه تئوری سازی ولایت فقیه را آن طور که مد نظرشان بود، نه آن طور که هست، در این بیست ساله انجام داده اند و ما با حماقت تمام در تمام این بیست سال تأییدشان کرده ایم.

بنده هم جام زهر می فهمم و هم دست گذاشتن روی اشتراکات را. بهتر بگویم، فقط شما نیستید که این ها را می فهمید و خوارج شناسید و چه و چه. در بیان حرف هایم هم سر در گم نیستم. نمی خواهم ایراداتی که از مجموع نظراتم گرفته اید را پاسخ دهم، چون یک ایراد دیگر می گیرید تا محکوم کنید و فاتح شوید و موضوع شخصی می شود و بحث اصلی منحرف.

پس فقط می گویم بیایید و جامعه تان را بشناسید. مسیر غالب افراد نسل اول و دوم و سوم را بشناسید. به پرسش های پاسخ داده نشده و تلمبار شده بیاندیشید. ولش کن و بیا به بنیان ها و اشتراکات برسیم برای زمان حال صحیح نیست. الان زمان جنگیدن با کسانی است که به اسم ولایت پذیری، ولایت فقیه را نابود کرده اند. کسانی که به مراتب از جام زهر دهندگان به ولایت فقیه خطرناک ترند، چون در این مدت، وجود و بقای خود را به ولایت گره زده اند و اگر کسی ناشیانه به آن ها حمله کند، به اصل ولایت آسیب می رساند.

جای زخم ها عمیق شده. پرسش ها بی پاسخ مانده. شعارها رسما عوض شده. شبهه ها فراوان شده. خاکسترهای زیر آتش دارند گر می گیرند. وقت نشستن و به به کردن نیست. وقت توضیح و توجیه نیست. وقت دست گذاشتن روی اشتراک ها نیست. وقت فهمیدن و نفهمیدن کردن نیست. وقت جنگ است. وقت بازگشت به سنت امام است. وقت برگرداندن بخش هایی از انقلاب که مضمحل شده. وقت برگرداندن سپاه به موضعی که سیدحسن نصرالله بعد تمام این سال ها حفظ کرده و ما از دست داده ایم.

 

 

وگرنه، مثل این لینکی که می گذارم، نسل فعلی جامعه، مقدمات یک تا چهار را می چیند و نتیجه ی شماره ی پنج را می گیرد. وقتی کار از کار گذشت دیگر نمی شود بیایید از مجموع مطالب بنده ایراد بگیرید و بگویید برای روز ابوموسی و معاویه، ابوذر و میثم شو! خودتان را از آن بالا بیاورید پایین و سرتان را از زیر برف بیاورید بالا. ننشینید تا ابوموسی و معاویه پیش بیاید و بعد ابوذر و مقداد و میثم شوید!

http://khialedast.blog.ir/post/256

 

سلام.متاسفانه بقدری ملاکها برای سنجش وفاداری و دلسوزی افراد برای وطن و ناموس و مذهب، سطحی و دم‌دستی شده‌اند که دشمن عین آب توردن می‌تواند در جاهای حساس و ارگانهای ذی‌نفوذ، آدمهای خودش را بگذارد و همانها خودشان را ولایی‌ترینها و انقلابی‌ترینها بنمایانند. در نهایت نفرتم از عملکرد ارگانهای مختلف، یاد سردار شهید که می‌افتم، بی اینکه خودم بدانم، اشک در چشمان و هزار افسوس در دل و هزار قربان‌صدقه بر زبان می‌آید. چقدر اخلاص در وجود این عزیزتر از عزیز بود که با من متنفر چنین می‌کند. دوست داشتم رهبرش را از نزدیک ببینم تا دلیل آنهمه وفاداری را بدانم اما متاسفانه رهبر در بیت رهبری و در هزارتوی یک مجموعه عظیم، برای من شبیه عروسکی‌ست که گاهی تصویرش را از تلویزیون می‌بینم و دعا دعا میکنم که واقعا قدرت و آزادی از خودش داشته‌باشد و شرایط را مدیریت کند. اگرچه ارادت شهید سلیمانی که او را از نزدیک میدید در من امیدی برانگیخت که رهبر خودش دارد رهبری می‌کتد نه اعضای بیت و... 

پاسخ:
سلام. موافقم تا حدی ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی